تبلیغات :
 پزشکی - لوازم پزشکی - سربکوبی صنعتی و پزشکی - شیلدینگ mri - تجهیزات پزشکی دژپاد

درمان عقب ماندگی ذهنی

درمان عقب ماندگی ذهنی

درمان در عقب ماندگی ذهنی فرایندی چند جانبه است که با تکیه بر هوش مبتلایان از یک طرف متوجه فرد مبتلا و از طرف دیگر متوجه افراد یا سازمان هایی است که در رابطه با فرد مبتلا قرار می گیرند. اگرچه برای درمان کودکانی که علت اساسی عقب ماندگی ذهنی آنها ناشی از عوامل روانی – اجتماعی است می توان با فراهم ساختن محیطی غنی و تحریک کننده و استفاده از شیوه های رفتاری در ابتدای کودکی ، آنها را به سطحی از بهنجاری رساند که توانایی ارائه ی پاسخ های بهنجار به محیط پیرامونشان را داشته باشند و با پیاده کردن درمان های شناختی رفتاری برای آن دسته از عقب مانده های ذهنی که توانایی دنبال کردن دستورات را دارند به اصلاح باورها و رفتارهای انطباقی آنها پرداخت ، در دیگر انواع عقب ماندگی به خصوص عقب مانده های شدید و عمیق با توجه به پیچیدگی و بنیادی بودن عوامل سبب ساز ، مثلا احتمال بسیار بالای نابهنجاری مغزی ، امکان رساندن کودک به سطح قابل قبولی از بهنجاری وجود ندارد. در این موارد هدف درمان بر عملکرد انطباقی نظیر ارتباط ، مراقبت از خود ، زندگی خانوادگی ، مهارت های بین فردی -اجتماعی ، استفاده از منابع اجتماعی ، خودگردانی ، مهارت های تحصیلی ، تندرستی و ایمنی و جنبه هایی از رفتار متمرکز است تا با بهسازی و اصلاح آنها امکان زندگی راحت تری برای عقب مانده ها فراهم گردد.
آموزش کودک عقب مانده ی ذهنی شامل برنامه های گسترده ای است که مهارت های انطباقی ، اجتماعی و شغلی آنها را مدنظر قرار می دهد. چنین مداخله ای باید بر ارتباطات و افزایش کیفیت زندگی متمرکز باشد و طی آن مهارت هایی که باید آموخته شوند ، معلوم و تعریف گردند. بعد از این اقدام مهارت ها به عناصر سازنده تری تقسیم می شوند که می توان آنها را قبل از مهارت های اصلی فرا گرفت. سپس با استفاده از ارزش های مختلف شرطی سازی و اصلاح رفتار نظیر الگودهی ، شکل دهی ، تقلید و نظایر آنها ، رفتارهای مورد نظر را پدید آورد ، تقویت کرده یا تغییر می دهند. به عنوان نمونه برای آموزش کلامی فردی که با دیگران صحبتی نمی کند می توان ابتدا به ایجاد صدا از طریق رهنمود کلامی ، غلغلک ، خنده و همانند آنها پرداخت و در قدم بعدی ایجاد صدا را تقویت کرد. سپس به تقویت صداهای ناقص تولید شده پرداخت و در آخر تقلید صدا را آموزش داد. در میان تکنیک های رفتاری تقویت مثبت برای افزایش رفتار های مطلوب و مجازات های خفیف ( مانند نادیده گرفتن امتیازات ) در مقابل رفتارهای نامناسب کودکان عقب مانده مفید بوده است.
گروه درمانی نیز می تواند به عنوان یک چهارچوب موفق ، موجب تمرین و یادگیری موقعیت های فرضی زندگی گردد و با فراهم آوردن پسخوراند های مناسب به کودکان مبتلا کمک گردد.
با توجه به مشکلاتی که در خانواده های کودکان عقب مانده پدید می آید آموزش خانواده نقش اساسی دارد و صلاحیت و خودپنداره ی آنها را در نگهداری یا کنار آمدن با واقعیتی به نام داشتن فرزند عقب مانده افزایش می دهد. در این راستا باید به والدین فرصت بیان احساسات مربوط به گناه ، ناامیدی ، غمگینی ، انکار ، خشم مرتبط با اختلال کودک و آینده ی او داده شود و با ارائه ی جدید ترین اطلاعات در زمینه ی علل ، درمان و سایر گستره های وابسته به والدین مانند آموزش ویژه و اصلاح نقص های حسی ، توانایی آنها را در کنارآمدن با مشکل فرزندشان افزود.
دارودرمانی می تواند در رابطه با کودکان عقب مانده ی ذهنی و در تعدیل برخی از رفتارهای آنها همانند خودآزاری و پرخاشگری نقش موثر داشته باشد. برخی مطالعات حاکی از آن هستند که لیتیوم در کاهش پرخاشگری و خودآزاری عقب مانده ها مفید است.
امروزه مداخلات افراد و سازمان های مرتبط با عقب ماندگان ذهنی بر پیشگیری – نخستین ، دومین و سومین – استوار است.
پیشگیری نخستین به تلاش و اقدامات انجام شده برای حذف یا کاهش عوامل و شرایطی گفته می شود که به پیدایی اختلال هایی همراه با عقب ماندگی ذهنی منجر می شود و شامل : ۱ – آموزش خانواده ها و مشاوره ی خانوادگی و ژنتیکی مخصوصا در خانواده های در معرض خطر ، مراقبت و حمایت کافی قبل و بعد از تولد برای کودکان و مادرانی از طبقات اجتماعی – اقتصادی پایین ، خدمات اجتماعی و برنامه های تقویتی ۲ – تصویب قانون هایی در جهت ازدواج های مناسب و مراقبت از بهداشت کودکان ۳ – ریشه کن کردن اختلالات مربوط به آسیب های عصب شناختی است.
زمانی که اختلال یا حالت مربوط به عقب ماندگی ذهنی مشخص شد لازم است این افراد برای هرچه کوتاه تر ساختن دوره ی بیماری ( پیشگیری دومین ) و به حداقل رساندن نشانه ها یا معلولیت های ناشی از آن ( پیشگیری سومین ) تحت مراقبت قرار گیرند. مثلا اختلال های ارثی مربوط به سوخت و ساز یا غدد درون ریز مانند فنیل کتونوریا ، اختلال در ترشح تیروئید در سنین کودکی به وسیله ی کنترل غذا یا درمان هورمونی به خوبی کنترل می شوند.
اغلب کودکان عقب مانده ذهنی دارای مشکلات رفتاری و احساسی هستند که نیازمند درمان های روانشناختی است. محدودیت قابلیت اجتماعی و شناختی چنین کودکانی نیازمند وجود درمان های روانشناختی مشخصی است که بر پایه ی سطح هوشی کودکان سازمان یافته باشد.

گروه : بیماری
تعداد بازدید : 3518
 مقالات مرتبط :
 ارسال دیدگاه :

نام

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

ایمیل
وبلاگ
دیدگاه