تبلیغات :
 پزشکی - لوازم پزشکی - سربکوبی صنعتی و پزشکی - شیلدینگ mri - تجهیزات پزشکی دژپاد

وسواس فکری _ وسواسی عملی

اختلال وسواسی جبری ( فکری _ عملی OCD ) Obsessive-Compulsive-Disorder با گروه متنوعی از علائم که شامل افکار ، تشریفات ، اشتغال های ذهنی و اعمال وسواسی است تظاهر می کند.

عوامل ایجاد اختلال وسواس فکری - عملی

اختلال وسواسی فکری _ عملی از دو جزء تشکل می شود :

۱ – وسواس های فکری    ۲ – وسواس های عملی

وسواس های فکری عبارتند از افکار ، تصورات یا تکانه های تکراری که باعث اشغال شدن هوشیاری فرد می شوند و اغلب نفرت انگیز می باشند و کنار گذاشتن یا کنترل کردن آن ها بسیار دشوار است.

وسواس های عملی عبارتند از پاسخ هایی که فرد نسبت به افکار وسواسی از خود نشان می دهد. این وسواس ها شامل تشریفات مقرراتی ( مثل شستن مکرر دست ) یا اعمال ذهنی ( مثل شمردن اعداد ) می شود که شخص احساس می کند مجبور است که این اعمال را اجرا کند.

در واقع وسواس های فکری ، افکار مزاحم ، تکراری و اضطراب برانگیزند در حالیکه وسواس های عملی ، اعمال جسمانی یا ذهنی کلیشه ای هستند که برای رهایی شخص از اضطراب تولید شده توسط وسواس فکری انجام می گیرد.

سبب شناسی

در خصوص اینکه چه عواملی موجب ایجاد اختلال وسواسی فکری عملی می شود ۳ دیدگاه عمده وجود دارد.

۱ – دیدگاه روان پویشی  ۲ – دیدگاه شناختی رفتاری

۳ – دیدگاه زیست پزشکی ایجاد اختلال وسواسی فکری عملی

مبانی دیدگاه زیست پزشکی

در دیدگاه زیست پزشکی که مورد بحث ماست نوروترانسمیترها و نیز کارکرد قسمت های مختلف مغز بر اختلال وسواسی فکری عملی مورد بررسی قرار می گیرد. این بررسی ها براساس ۴ نوع شواهد مورد تأیید قرار گرفته اند که عبارتند از :

۱ – علایم عصب شناسی  ۲ – نابهنجاری های اسکن مغز  ۳ – محتوای بدون وسواس های فکری و عملی  ۴ – داروی موثر

در بررسی علایم عصب شناختی به نظر می رسد که اختلال وسواس فکری _ عملی بعد از آسیب مغزی ایجاد می شود. گفته می شود که بسیاری از بیماران وسواس فکری _ عملی در بررسی های عصب شناختی انجام شده نابهنجاری های متعددی را نشان می دهند مثل هماهنگی های حرکتی ضعیف ، پرش های غیرارادی بیشتر و عملکرد دیداری _ حرکتی ضعیف ، نکته ی جالب اینکه هرچه این نشانه های سبک برجسته تر باشد وسواس های فکری شدیدتر خواهند بود.

همچنین در بررسی نابهنجاری های اسکن مغز مشخص شده که چند منطقه ی مغز در بیماران وسواس فکری _ عملی فعالیت زیادی را نشان می دهند.

محتوای بدوی وسواس های فکری عملی نیز می تواند شاهدی بر دیدگاه زیست پزشکی باشد. به نظر می رسد که محتوای وسواس های فکری و تشریفات عملی محدود و گزینه ای هستند. اکثریت بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی نسبت به میکروب ها یا خشونت وسواس دارند.

بنابراین اینگونه تصور می شود که در طول تکامل انسان ها ، اعمال خاصی همچون شستن و وارسی کردن ، نظافت و امنیت جسمانی خود و فرزندان از نگرانی های اصلی آنها  بوده است. شاید مناطق مغزی که نیاکان را به نظافت کردن و وارسی کردن وا می داشتند ، همان مناطقی باشند که در اختلال وسواس فکری _ عملی مختل می شوند.

در بررسی داروهای موثر که آخرین شاهد برای نظریه زیست پزشکی می باشد معلوم شده که داروی کلومی پرامین نشانه های وسواسی فکری عملی را در بسیاری از بیماران مبتلا به این اختلال کاهش می دهد.

عوامل زیست شناختی موثر بر اختلال وسواس فکری عملی :

۱ – ناقل های عصبی

الف – سیستم سروتونرژیک

در آزمایش های مکرر بسیاری که توسط دارو های گوناگون به عمل آمده مشخص شده که بی نظمی سیستم سروتونین در ایجاد افکار و اعمال وسواسی موثر است.

داده ها حاکی است که داروهای سروتونرژیک موثرتر از داروهایی هستند که بر سایر سیستم های نوروترانسمیتر موثر واقع می گردد ولی اینکه سروتونین در علت اختلال وسواس فکری _ عملی هم دخیل است یا خیر فعلا معلوم نیست با وجود این تأثیر داروی کلومی پرامین در مورد بیماران زیادی که به اختلال وسواس فکری عملی مبتلا بوده اند نشان می دهد که این دارو با نام تجاری آنافرنیل که یک داروی قوی ضد افسردگی و بازدارنده جذب مجدد سروتونین است زمانی که مورد استفاده ی بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی قرار می گیرد ، وسواس های فکری را از بین می برد و بیماران با سهولت بیشتری می توانند در مقابل وسواس های عملی مقاومت کنند.

ب – سیستم نورآدرنالین

به نظر می رسد سیستم نورآدرنالین تأثیر چندانی بر اختلال وسواس فکری عملی نداشته باشد لیکن گزارش هایی هم حاکی از بهبود علائم OCD با استفاده از داروی کلوئیدین ( catapres ) خوراکی است ، دارویی که میزان نوراپینفرین آزاد شده از پایانه های عصبی پیش سیناپسی را کاهش می دهد.

۲ – کارکرد قسمت های مختلف مغز :

اختلال وسواس فکری _ عملی با حساسیت مفرط و بی نظمی در مدارهای مغزی فرونتال ، استریاتال و بیش فعالی در قشر پیش حدقه ای ، قشر سینگولیت قدامی ، تالاموس و هسته کودت مشخص می گردد. این نواحی در بازداری رفتار و فرایند های توجه نقش اساسی دارند.

هسته ی دم دار یک توده ی بزرگ ماده ی خاکستری به شکل C است که در مجاورت کامل بطن جانبی و خارج تالاموس قرار دارد.

کرتکس پیشانی ، قشر پیشانی مخ در قسمت جلوی شکنج مرکزی می باشد. یکی از وظایف قشر پیشانی در ناحیه ی پیش پیشانی ( پشت حدقه ای ) بازداری می باشد.

تالاموس یک توده ی بزرگ و به شکل تخم مرغ از ماده ی خاکستری است که بخش اعظم دیانسفال را تشکیل می دهد.

قشر سینگولیت ( کمربندی ) در بسیاری از عملکردهای مغز انسان از جمله هیجانات ، توجه ، حافظه ، یادگیری و تکلم نقش دارد. ضخامت شکنج سینگولیت مردان بیشتر از زنان است.

این مناطق در یک مدار به هم پیوسته به تصفیه کردن اطلاعات نامربوط و منحرف کردن توجه مربوط هستند. کژکاری این مدار می تواند به نشانه های اختلال وسواس فکری _ عملی بینجامد که از طریق آن بیمار نمی تواند اطلاعات نامربوط را تصفیه کند و قادر به منحرف کردن توجه خود نیست.

البته باید توجه داشت که در سایر اختلال های اضطرابی بیشتر مدارهای آمیگدالوفوگال درگیر هستند. مسیری که آمیگدال را به هیپوتالاموس ربط می دهد.

متأسفانه بررسی های اسکن مغزی مختلف در این باره که کدام مناطق مغز فعالیت خود را افزایش و کاهش می دهند متناقض است.

لیکن آزمایش ها نشان می دهد که قطع مدار استریال _ تالامیک از طریق جراحی ، کاهش قابل ملاحظه ای را در نشانه های اختلال وسواس فکری عملی در تقریبا یک سوم از بیماران به دنبال دارد.

۳ – سایر داده های زیست شناختی OCD :

پژوهشگران بین انواع خاصی از عفونت های جسمانی در افراد جوان و ایجاد یا تشدید نشانه های OCD رابطه ی چشمگیری پیدا کرده اند. مخصوصا در گروه کوچکی از جوانان شواهدی وجود دارد که بیماری مسیر تنفسی فوقانی با شروع ناگهانی یا تشدید نشانه های OCD ارتباط دارد.

همچنین مطالعات انجام شده حاکی از وجود مشترکات بین اختلال وسواس جبری و اختلالات افسردگی است.

در بررسی های الکتروآنسفالوگرام EEG خواب در مبتلایان به OCD ناهنجاری هایی مشابه آنچه در اختلال افسردگی دیده می شود ، مثل کاهش زمان نهفتگی REM وجود دارد.

علاوه بر این احتمال مرتبط بودن اختلال وسواسی _ اجباری و اسکیزوفرنیا زیاد است.

همچنین مطالعات نشان دهنده ی رابطه ی احتمالی میان گروهی از موارد OCD و برخی از انواع سندرم های تیک حرکتی مثل نشانگان توره و تیک های مزمن همراه با OCD در بستگان بیماران مبتلا به اختلال توره بالاتر از بستگان گروه شاهد است.

همچنین اختلال وسواس فکری عملی با اختلال صرع نیز هم آیند است.

نویسنده :admin
گروه : بیماری
تعداد بازدید : 2305
 مقالات مرتبط :
 ارسال دیدگاه :

نام

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

ایمیل
وبلاگ
دیدگاه