ارتباط احساس آزادی و بی بند و باری و اختلالات و مشکلات روحی روانی در بین هنرمندان
عنوان مقاله: بررسی میزان احساس آزادی در بین هنرمندان تالش و بندر انزلی و ارتباط آن با اختلالات روانی آنها در سال ۱۳۸۵
مقدمه:
ـ واژهها هم مثل انسانها یا ملتها، گاهی مظلوم و ستم زده میشوند. در این صورت واژهها به طور مضاعف مظلوم هستند چون که برخلاف انسانها یا ملتها قدرت اعتراض یا عصیان ندارند. پس هم مظلوم هستند و هم چون دهانی برای فریاد و امکانی برای عصیان ندارند، برای همیشه مظلوم باقی میمانند و یکی از این واژههای مظلوم، واژه (هنر) است. ستم ۱: غلط معنی کردن هنر، ۲: ستم دوم: سپردن هنر به دست غیرمتعهدان هنرمند ۳: ستم سوم یا تیر خلاص، حذف، مسخ یا ذبح آن پیش پای ابتذال و حالا در جامعه امروز که انواع مشکلات رفتاری و اقسام متعدد عوامل بیماریزای روانی، کودکان، نوجوانان و جوانان را در اینجا و همه جای دنیا تهدید میکند. فقط و فقط هنر است که قادر است به ما و کلیه کسانی که در این باره احساس مسئولیت میکنند، کمک کند، هنرمند در چارچوب بینش خود یک مقلد طبیعت است و همانطور که میدانیم آفرینش در انحصار خداوند است پس میتوان با بررسی آثار هنرمندان، در عمل به بررسی شخصیت واقعی هنرمندان و قضاوت اخلاقی در مورد آنان پرداخت. بارها و بارها این سؤال مطرح شده که راوی یک متن، تا چه حد با واقعیت وجودی شخص نویسنده میتواند ارتباط داشته باشد؟ البته در اینجا منظور از نویسنده خالقی است که یک اثر هنری میآفریند اندیشمندان بسیاری سعی داشتهاند تا به این پرسش پاسخ دهند و پاسخ این بود که اثری که خلق میشود یادگار تأثیری است که بر خالق اثر گذاشته است. اما دیگر در مفهوم نو، هنر، نه بر زیبایی استوار است و نه بر اثرگذاری هنر، فقط و فقط بر آزادی متکی است و تنها این عنصر ارزشمند است که به او وجود میدهد، معنی میدهد و به عبارت کلی اجازه عمل. در کلام دیگر زیستن آزاد هنر، زمینهای برای انسان ایجاد میکند که هنر آزاد زیستن را فرا بگیرد. هنر وجه شباهت انسان و خداست. خداوند خالق زیبایی است و زیبایی را دوست دارد و هنرمند نیز خالق هنر زیبا و دوستدار زیبایی هنر. انسان با هنر آزاد و یا با آزادی هنر خداگونه دست به خلاقیت میزند. با توجه به توسعه روزافزون جوامع امروزی و وجود آزادیهای بیحد و حصر میزان شیوع اختلالهای روانی رو به رشد است. بررسیهای انجام شده در ایران نیز شیوع اختلالهای روانی را از ۷/۱۱ درصد در بررسی باش (۱۹۶۳، به نقل ازصاحبالزمانی، ۱۳۴۲) تا ۲/۴۳ درصد در بررسی داویدیان، ایزدی، نهاپتیان و معتبر (به نقل از شمسعلیزاده و همکاران، ۱۳۸۰) نشان دادهاند. میزان این شیوع در بررسی باقری یزدی، بوالهری و شاه محمدی (۱۳۷۳) ۵/۱۲ درصد، نوربالا، محمد، باقری یزدی (۱۳۷۸) ۳/۲۱ درصد گزارش شده است. با توجه به اینکه جامعه ما نیز یک جامعه چند قومیتی و دارای فرهنگها و موقعیتهای جغرافیایی متفاوت است. بررسیهای منطقهای میتوانند عوامل مؤثر بر بروز اختلالهای روانی و برنامهریزیهای مناسب را ارائه نماید و ما با درک واقعی هنر و هنرمند میتوانیم فرصت واقعی شناخت پیرامون خود را به دست آوریم و پیرامون خود را روشنتر، واضحتر و با علاقه بیشتری ببینیم و در نتیجه این دیدن، دیگران را خوب بشناسیم و دست به راه کارهای مناسب برای رفع نیازهای روحی و روانی کودکان، نوجوانان و جوانان و … بزنیم. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی میزان شیوع اختلالهای روانی در بین جوانان هنرمند شهرستان تالش و بندر انزلی صورت گرفته تا بتوانیم به میزان ارتباط اختلالهای آنان با احساس آزادیشان پی ببریم و کوشش کردیم تا به سؤالات زیر پاسخ دهیم:
۱ـ میزان شیوع اختلالهای روانی در بین جوانان هنرمند(۲۰ تا ۲۶ سال) شهرستان تالش و بندرانزلی چقدر است؟
۲ـ بیشترین و کمترین میزان شیوع مربوط به کدام اختلالهاست؟
۳ـ هنرمندان تالش و بندرانزلی از نظر اختلالات چه تفاوتی با هم دارند؟
۴ـ آیا میزان احساس آزادی هنرمندان با نوع اختلالهای آنان ارتباط دارد؟
۵ـ آیا بین جنسیت در هنرمندان با نوع اختلالها رابطه وجود دارد؟
۶ـآیا بین آزادی درونی و آزادی در هنر و خلاقیت هنری ارتباط وجود دارد؟
۷ـ آیا بین گروهی یا انفرادی بودن فعالیت هنری با نوع اختلالها رابطهای وجود دارد؟
۸ـ کدام دسته از هنرمندان احساس آزادی درونی و بیرونی بیشتری دارند؟
۹ـ کدام گروه هنرمندان از بین هنرهای ۴گانه این پژوهش اختلال بیشتری دارند؟
۱۰ـ حساسیت و ویژگی آزمون به کار رفته چیست؟
مواد و روش کار
بررسی حاضر یک بررسی مقطعی ـ توصیفی است. جامعه آماری پژوهش حاضر جمعیت هنرمندان شهرستان تالش و بندر انزلی در استان گیلان است که ۲۵۰ نفر بوده و از این تعداد ۱۵۰ نفر پسر و ۹۰ نفر دختر و در بین سنین ۲۰ تا ۲۶ سال هستند. این گروه از بین هنرمندان رشتههای موسیقی، تئاتر، نقاشی و خطاطی به صورت تصادفی در مراکز آموزشی خصوصی و آزاد انتخاب شدند. از بین ۲۵۰ نفر نمونه ۵۰ نفر به دلیل خودداری از همکاری و تکمیل ناقص یا نیمهتمام تست موردنظر و دسترسی نداشتن به نمونهها از بررسی کنار گذاشته شدند. بنابراین دادههای بدست آمده از ۲۰۰ نفر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. (موسیقی ۷۲ نفر، نقاشی ۵۹ نفر، تئاتر ۳۹ نفر، خطاطی ۳۰ نفر). ابزارهای پژوهش در این بررسی شامل تست SCL-90-R و ۱ پرسشنامه ۲ سؤالی درباره احساس آزادی درونی و بیرونی بود. پرسشنامه SCL-90-R دارای ۹۰ پرسش برای ارزیابی علایم روانی است که بوسیله آزمودنی گزارش میشود. فرم اولیه این آزمون بوسیله دروگاتیس، لیپمن و کووی (۱۹۷۳) معرفی شد و بر پایه بررسیهای بالینی و تحلیلهای روانسنجی، مورد تجدیدنظر قرار گرفت. سپس فرم نهایی آن تهیه گردید (دروگاتیس، ریکلز و راک، ۱۹۷۶). ۹۰ ماده این آزمون ۹ بعد، شکایتهای جسمانی، وسواس و اجبار حساسیت در روابط بین فردی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی، افکار پارانوئیدی و روانپریشی را دربرمیگیرد. پاسخهای ارائه شده به هر یک از مواد آزمون در یک مقیاس ۵ گزینهای پاسخ داده میشود و مدت زمان لازم برای اجرای آزمون ۱۲ تا ۱۵ دقیقه میباشد (دروگاتیس ۱۹۸۳). نمرهگذاری و تفسیر آزمون براساس شاخص کلی علایم مرضی (GSI)، شاخص ناراحتی علایم مرضی (PSDI) و جمع علایم مرضی (PST) انجام میشود. دروگاتیس (۱۹۸۳) پایایی ابعاد ۹ گانه این آزمون را به روشهای پایایی درونی و بازآزمایی انجام داده است. پایایی درونی را برای ۹ محور رضایتبخش، بیشترین همبستگی را در ارتباط با افسردگی (۹۰/۰) و کمترین آنها را در ارتباط با روانپریشی (۷۷/۰) گزارش نموده است. پایایی بازآزمایی نیز بین ۷۸/۰ تا ۹۰/۰ گزارش شده است. میرزایی (۱۳۵۹) در بررسی ۲۲۴۱ بیمار روانپزشکی، معتاد و افراد سالم پایایی این آزمون را در تمام مقیاسها به جز پرخاشگری، ترس مرضی و افکار پارانوئیدی بیشتر از ۸۰/۰ گزارش نمود. اعتبار سازهای به دست آمده نیز نشان میدهد که این آزمون میتواند به عنوان وسیلهای مناسبت برای تشخیص اختلالهای روانی در ایران به کاربرده شود. یافتههای حاصل از این پژوهش در جدولهای ۱ و ۲ خلاصه شدهاند. و نقطه برش ۲ با کمترین میزان اشتباه و تعادل لازم بین حساسیت و ویژگی در این بررسی در پرسشنامه SCL-90-R تعیین شد. به منظور پی بردن به میزان درک نمونهها از آزادی خود و حرفه هنری خود نیز ۲ سؤال مجزا تعیین شد. این سؤالها دارای گزینههای مشابه اما سؤالات تقریباً مشابه بودند. سؤال اول مربوط به احساس آزادی هنرمند در درون خود و سؤال دوم درباره احساس آزادی هنرمند در حیطه فعالیت هنریاش بود.
نتایج:
جدول ۱: نتایج آزمون SCL-90-R با توجه به نمره برش ۲ در جمعیت هنرمندان
ردیف | نوع اختلال | وضعیت | ||
سالم | مشکوک به اختلال | دچار اختلال | ||
۱ | شکایات جسمانی | ۱۸۹ | ۵ | ۱ |
۲ | وسواس و اجبار | ۱۸۹ | ۶ | ۰ |
۳ | حساسیت در روابط بین فردی | ۱۸۶ | ۳۳ | ۱ |
۴ | افسردگی | ۱۶۶ | ۲۱ | ۲ |
۵ | اضطراب | ۱۷۳ | ۲۰ | ۴ |
۶ | پرخاشگری | ۱۶۷ | ۳۱ | ۱ |
۷ | ترس مرضی | ۱۷۶ | ۲۰ | ۲ |
۸ | افکار پارانوئیدی | ۱۹۲ | ۶ | ۰ |
۹ | روانپریشی | ۱۸۷ | ۱۰ | ۰ |
نمودار ۱: نتایج آزمون SCL-90-R با توجه به نمره برش ۲ در جمعیت هنرمندان
جدول ۲: نتایج آزمون SCL-90-R با توجه به جنسیت و احساس آزادی
ردیف | نوع اختلالات | وضعیت | موسیقی | تئاتر | نقاشی | خطاطی | رابطه جنسیت
PValue |
احساس آزادی
PValue |
|
گروهی | انفرادی | ||||||||
۱ | شکایات جسمانی | ns | ns | ns | ns | ns | ns | ns | ns |
۲ | وسواس و اجبار | ns | ns | ns | ns | ns | ns | ns | ns |
۳ | حساسیت در روابط بین فردی | ** | ns | ns | ns | ns | ns | ** | ۰۷/۰ |
۴ | افسردگی | ns | ns | ** | ns | ns | ns | ns | ns |
۵ | اضطراب | ns | ns | ns | ns | ns | ns | ns | ۰۸/۰ |
۶ | پرخاشگری | ns | ns | ** | ns | ns | ns | ns | ۰۶/۰ |
۷ | ترس مرضی | ns | ns | ns | ns | ns | ns | ns | ns |
۸ | پارانوئیدی | ns | ns | ns | ns | ns | ns | ns | ns |
۹ | روانپریشی | ns | ns | ns | ** | ns | ns | ns | ns |
جدول ۳: توزیع فراوانی هنرمندان برحسب نظر آنان در مورد آزادی درونی
ردیف | میزان آزادی | فراوانی | درصد |
۱ | اصلاً احساس آزادی نمیکنم | ۳۵ | ۳/۳۵ |
۲ | کم و خیلی کم | ۳۰ | ۳/۳۰ |
۳ | تاحدی | ۲۴ | ۴/۲۴ |
۴ | زیاد و خیلی زیاد | ۱۰ | ۱۰ |
۵ | جمع | ۹۹ | ۱۰۰ |
نمودار ۲: توزیع درصد احساس آزادی درونی هنرمندان
جدول ۴: توزیع فراوانی هنرمندان برحسب نظر آنان در مورد آزادی در فعالیت هنری
ردیف | میزان آزادی | فراوانی | درصد |
۱ | اصلاً احساس آزادی نمیکنم | ۳۰ | ۴/۳۰ |
۲ | کم و خیلی کم | ۳۷ | ۳/۳۷ |
۳ | تاحدی | ۲۰ | ۲/۲۰ |
۴ | زیاد و خیلی زیاد | ۱۲ | ۱/۱۲ |
۵ | جمع | ۹۹ | ۱۰۰ |
نمودار ۳: توزیع درصد احساس آزادی هنرمندان در فعالیت هنری
بحث:
دادههای مربوط به میزان شیوع انواع اختلالهای روانی در بین هنرمندان در جدول ۱ نشان داده شده است. با توجه به این جدول بیشترین آمار مشکوک به اختلال مربوط به پرخاشگری است. با این توضیح که در بین هنرمندان، هنرمندان موسیقی بیشترین آمار خشونت را به خود اختصاص دادهاند (۵/۷ درصد). افسردگی، اضطراب و ترس مرضی به ترتیب (۵/۴ درصد، ۴ درصد، ۵ درصد) بیشترین آمار را داشتند و کمترین آمار نیز مربوط به شکایات جسمانی، وسواس و اجبار و افکار پارانوئیدی است. هنرمندان گروه موسیقی دارای تجربه اضطراب و حساسیت و خشونت بیشتری نسبت به گروه تئاتر و نقاشی و خطاطی بودند. هنرمندان گروهی مثل موسیقی و تئاتر دارای حساسیت در روابط بین فردی غالب یعنی از ۷ درصد، ۶ درصد بودند و در پرخاشگری آمار ۵/۱۲ در مقابل ۵/۳ درصد را به خود اختصاص دادهاند. اختلالهای افسردگی و اضطراب نیز به ترتیب (۵/۱۱ و ۱۲ درصد) شایعترین نوع اختلالها بودند. ۵/۲ درصد از افرادی که شکایات جسمانی داشتند از گروه هنرمندان نقاشی و خطاطی بودند و فقط ۵/۰ درصد مربوط به گروه تئاتر بودند. به طور کلی میتوان گفت اختلالها به صورت شایع بین تمام گروههای هنری موجود بود. با توجه به جدول شماره ۲ بین نوع هنر و اختلالهای حساسیت در روابط بین فردی، افسردگی، پرخاشگری و روانپریشی رابطه معنادار است. بررسی یافتههای پژوهش نشان داد که بین متغیرهای گروهی یا انفرادی بودن فعالیت هنری با اختلالهای حساسیت در روابط بین فردی، افسردگی و روانپریشی و بین جنسیت با حساسیت در روابط بین فردی رابطه معنادار وجود دارد. گروه تئاتر که بیشتر حالت گروهی و فعالیت بیشتری داشت کمتر از اختلالها رنج میبردند و آزادی بیشتری احساس میکردند. گروه نقاشی سالمترین گروه در بین هنرمندان بودند هم احساس آزادی درونی بیشتری داشتند و هم آزادی در عمل. هنرمندان به سئوالات مربوط به احساس آزادی درونی و بیرونی بسیار نزدیک پاسخ گفته بودند به طوری که فقط در ۵/۴ درصد تفاوت مشاهده میشد. در بین هنرمندان، گروه موسیقی کمترین احساس آزادی و گروه نقاشی بیشترین احساس آزادی بیرونی را داشتند. اما با توجه به محدود بودن نمونهها نمیتوان به طور قطع بیان کرد که احساس آزادی در کدام گروه بیشتر یا کمتر است. و آنچه که مسلم است این است که در ک آزادی درونی و بیرونی با هم ارتباط نزدیکی دارند و تقریباً ۷۵ درصد افرادی که خود را دارای احساس آزادی درونی میدانستند. در احساس آزادی بیرونی نیز پاسخ مشابه داده بودند ولی هیچ ارتباطی بین میزان احساس آزادی هنرمندان و نوع اختلالهای آنان مشاهده نشد. با بررسی تک تک پرسشنامهها مشاهده شد که نمونههایی که بیشتر احساس آزادی میکردند از اختلال کمتری رنج میبردند اما نمونههایی که اصلاً احساس آزادی نکرده یا بسیار کم درک میکردند چه درونی و چه بیرونی بیشترین اختلالها را داشتند (گروه موسیقی). به طور کلی میزان شیوع اختلالهای روانی در بین این نمونه ۲۰۰ نفری ۶/۹ درصد بود و بیشترین اختلالها در گروه موسیقی و کمترین اختلالها در گروه نقاشی دیده شد. در حالی که این آمار با یافتههای نوربالا و همکاران (۱۳۷۸) با ۸/۹ درصد و ۴/۷ درصد، جاویدی (۱۳۷۲) با ۷/۸ درصد، بارت و همکاران (۱۹۸۸) با ۱۰ درصد تقریباً از نظر شیوع اختلال افسردگی و اضطراب همخوانی میکند. با وجود بهرهگیری پژوهشگران از ابزارهای گوناگون در راستای تعیین میزان شیوع اختلالهای روانی، بیشترین بررسیهای انجام شده در جهان و ایران اختلالهای اضطرابی و افسردگی را شایعتر از سایر اختلالها گزارش کردهاند که با یافتههای پژوهش حاضر نیز همسو است.
پیشنهادات:
۱ـ به مسئولین و دستاندرکاران فعالیتهای هنری پیشنهاد میشود در مورد محل و مکان فعالیت هنری جوانان اقدام جدی به عمل آورند تا مکانهایی مناسب حال جوانان و با آرامش و سکوت باشد.
۲ـ در مورد میزان احساس آزادی و چهارچوب قوانین و مقررات و شئونات جامعه قبل از آموزش فعالیت هنری اقدام شود.
۳ـ با جوانان با زبان خودشان و با آرامش صحبت کنند و سعی کنند در مواقع ضروری به وسیله علایق جوانان، آنها را قانع کنند.
۴ـ به جوانان هنرمند و هنردوست پیشنهاد میشود قبل از هر اقدام درباره گرایش به هنری خاص تمام جنبههای آن را از جمله موافقت والدین در حد امکان، پی بردن به قوانین و مقررات حاکم در شهر یا کشورشان و رعایت شئونات لازم درباره آن خوب فکر کنند تا دچار سردرگمی نشوند.
۵ـ جوانان سعی کنند قبل از هر نوع اقدام درباره فعالیت هنری خود، هم جنبه جسمانی و هم جنبه روحانی آن را در نظر بگیرند تا نه در آزادی خود شکی داشته باشند و نه در آزادی عمل خود.
سپاسگذاری:
با سپاس فراوان از استاد گرامی آقای دکتر ضعیفیزاده که همواره در صحنههای تلاش و کوشش و پژوهش، یاریگر پژوهشگران جوان بودند و هستند و از راهنماییهای ارزنده ایشان سود فراوان بردهاند.
منابع:
http://www.andishegom.com
http://www.valselit.com
http://ww.totontoreport.com
http://www.irib.com
http://hamidt^^.blogfa.com
http://rouzaneh.dowdnani.net/archives/2004/04/2004-04-11-00026
http://my.opera.com/nahid roxan/blog/show.dml/560194